دل نوشته های از یک دختر خندان

امسال اولین سالیه که مدرسه نمیرم

دلم برای ناظم مدیر معلمام تنگ شده به خصوص واسه دوستام وکمر صندلی مدرسه که باید میدوئیدیم که کسی نگیره جامونو

سمانه جون مهشادجون

محیا فاطی خنگول خودم اگه امروز یا هروقت دیگه این مطلبمو خوندین بدونین که عاشقتون هستم میمونم

مدیر گلم

دلم از روز اول مهر پر کشیده برات دلتنگتم از این که اذیتت میکردم ناراحتم

مدیران معلمان تک تکتون دستون میبوسم خیلی دوستون دارم دیونه وار شاید ندونم حد اندازشو ولی میدونم که دوستون دارم

مچکرم

از زحماتتون از مهر محبت هاتون

ای معلم چراغ راه دانش امید هر ملت

گر تو نباشی چراغ علم خاموش است

با وجود تو زندگی معنا دارد

بی تو زندگی هیچ است

دوستتت دارم

یا رو به دختره میگه :

عزیزم

تو زنبور عسلی

چون

هم زنی

هم بوری

هم عسلی

غضنفر که اونجابود جو میگیردش میاد جونه به زنش میگه:

هی خدیجه تو پنگونی

هم پهنی

هم گوهی

هم انی

داشتم به غروب جمعه 31 شهریور فکر میکردم

.

.

.

.

.

که یهو اشکام سرازیر شد گفتم چرا غا رو خاموش کنید مدرسه ای ها میخوان سینه بزنن

امروز زنگ زدم خونه بامامانم کارداشتم بابام حس شوخ طبعیش گل کرده صدای زن درمیاره منم فکر کردم داداشمه بهش گفتم حوصله شوخی ندارم الاغ صدات مثل میمونه ناز کشم میکنی گوشی بده به مامان داداشم اس داده شب نیا خونه بابا عصبانیه

به نظرتون ناراحت شد

دختره تو فیسبوک استاتوس گذاشته

جدیداخیلی لاغر شدم چیکار کنم؟

منم زیرش کامنت گذاشتم

برو رو تردمیل بر عکس بدوخوب میشی

چرا بلاکم کرد؟خدامیدونه چرا بلاکم کرد.

دختر :بیا خواستگاریم

پسر:چی بلند تربگو صدات نمیاد

دختر:میگم بیا خواستگاریم

پسر:برو بابا ولم کنننننننننن خخخخخخخخخخخخخخخخخ

یه نفر داشت برای خودش داستان زندگی شو مینوشت

ازش پرسیدم اینا چیه نوشتی گفت این قصه زندگی من وکسی هستش که منو بااون همه ترس از تنهای درد عشق گذاشت رفت پیش کسی که تنها پولداره با این که میدونست از تنهای وحشت دارم بازم منو ول کرد رفت

سهم من از روزگار شد تنهایی

از دوست پرسیدم عشق چیه بهم گفت عشق دوست داشتن کسی که بخوادت

کسی که واقعا دوست داره کسی که چشمش دنبال کسی نباشه تو روبه خاطر خودت بخواد

کسی که اهل خیانت نباشه وجودتو واون برای خودتون ارام بخش باشه نه باعث حسرت خون دلی عذاب

نه اذیت ازار نه هوس نه نامردی که این روز گار پرشده پر خیانت نامردی

باز میاد ماه رمضون صدای ربنا انتظار اذان

مادر انتظار کباب مرغ ماهی

اونا تو وحشت هستند از این میرن توشکم ولی خوب چه میشه کرد اینای که روزه میگرن همه

گرسنده اند بخورید بخورید ولی پر خور ی نکیند به فکر این باشید که بعدش باید بری دکتر

میدنی چرا اینو گفتم چون پار سال ماه رمضون جاتون خالی مرغ شکم پر با پلوی سفید زرشک خوردم خیلی خوردم تا حس شکمم درد بهم دست داداما چشمتون روز بد نبینه ساعت یازده شب کارم رسید به بیمارستان

خدا گفت اینم عاقبت پرخوری چه میشه روزه رو که باز میکنیم انگار بند میبریم

سلام امروز سخته میگزه

روز استرس روز کارنامه روزی که نتیجه امتحانات رو میدن روزی که دو دفتر مدرسه

چشم انتظار یه تیکه کاغذی ببینی چیکار کردی استرس زیادی ندارم نمیدونم چه احساسیه درون من

که ایجاد شده نه خوشحالم نه ناراحت نسب به همه چیز بی تفاوت بی محل شدم

خدایا ماجوانیم ارزو داریم

مارا به ارزویمان برسان

در زندگی موفق باشیم

سربلند محتاج کسی چیزی نباشیم

دخترا شیر همانند شمشیر در عوض

پسرا باد بادک بایه دست میترکن

دخترای عزیز هرکی موافقه بیاد نظر بزاره